Section / Image: 3 Page: 40 Line: 11مخدّره چون اين کلمات و مقدّمات بشنيذ قطراتِ عَبرات از ديذه فرو Line: 12باريذ و نَفَسِ سرد از سينه بر کشيذ و گفت:
Line: 13بيت (هزج) Line: 14آن روز مباذ هرگز اى جان و جهانکز وصلِ تو محروم شوذ اين دل و جان
Line: 15هرگز مباذ روزى کى عروسِ ملك از زيورِ عدلِ شاه عاطل مانذ و از Line: 16باسِ فصل و کرمِ او عارى گردذ، و اميذ از فصلِ آفريذگار آنست کى Line: 17وارثِ اعمار و اعمالِ ما بندگان بقاى دولت و دوامِ سلطنتِ شاه باشذ، و مباذا کى Page: 41Line: 1اسماعِ ما بندگان نعيبِ غرابِ فراق استماعکند، و اگر پادشاه را ارادتِ خَلَفى Line: 2شايسته و عقبى رسيد است آن تمنّى بصفاى طويّت و خلوسِ نيّت و عرض Line: 3داذنِ حاجت بدرگاه اکرم الاکرمين و ارحم الراحمين ميسّر و مهيّا شوذ، و چون Line: 4خلاصهء مقصود و زبدهء مطلوب آسايش صُعَفا و آرامشِ رعايا و صلاحِ مردمان Line: 5و فراغِ بال و حسنِ حالِ ايشانست از کمالِ لطفِ الهى اجابتِ اين دعا و افادتِ اين Line: 6تمنّى بديع و غريب نباشد، چنانك مى فرمايذ قوله عزّ و جلّ: اُذغونى أَستجبْ لکم
This text is part of the TITUS edition of Zahiri Samarqandi, Sindbad-Name.
Copyright TITUS Project,
Frankfurt a/M, 10.12.2008.
No parts of this document may be republished in any form
without prior permission by the copyright holder.